۳/۰۲/۱۳۸۹

چرا مجبور شده اند بنزین را جیره بندی كنند / مقصر كیست ؟ پیامدها كدامست ؟


این مقاله در 25 مرداد 86 نوشته شده است 
جمهوری اسلامی ادعا می كند مصرف بنزین در ایران بیش از كشورهای دیگر جهان است و با همین استدلال نیز " اختصاص صرفا 6 میلیارد دلار در سال فقط به واردات بنزین را " كمر شكن دانسته  و می گوید دولت دیگر توانایی پرداخت این یارانه ها را ندارد ، در نتیجه باید بنزین را سهمیه بندی كرده و یارانه ها را حذف كند . با این حساب باید پرسید چرا ایرانیان بیشترین مصرف بنزین در جهان را دارند . چه كسی مقصر است و چه كسی باید هزینه آن را پرداخت كند ؟

مصرف بیش از اندازه بنزین در ایران بنا به دلایل زیر است :

1 _ خودروهای پر مصرف : بسیاری از خودروهای موجود در ایران بخاطر " كیفیت بسیار پایین ساخت " از پرمصرف ترین خودروهای جهان هستند ، به طور مثال متوسط مصرف خودروهای سواری ایران در حدود 9 تا چهارده لیتر ( در هر صد كیلومتر ) است كه در بسیاری از كشورهای جهان این میزان بین 4 تا 8 لیتر است . بنابراین مصرف بنزین در ایران قاعدتا یك و نیم برابر مصرف جهان است ، با این حساب در حالیكه انحصار تولید و حتی واردات خودرو در اختیار نهادهای حكومتی است باید پرسید چه كسی مسئول مصرف بیش از حد این خودروها است ؟

2 _ ترافیك : ترافیك یكی از اساسی ترین عوامل افزایش مصرف بنزین است ، بسیاری از مسیرهایی كه در ایران و خصوصا در شهرها و خصوصا در تهران باید فرضا در نیم ساعت پیموده شوند در یك ساعت و چه بسا بیشتر پیموده می شوند . لذا بسیاری از مصرف بنزین در ایران نه به بخاطر پیمودن مسیر بلكه به علت ماندن در پشت ترافیك است . شایان ذكر است مسئول ترافیك ، شهرسازی ، اصلاح معابر ، ساخت اتوبانها و خیابانهای جدید که بشدت زیر استانداردهای بین المللی هستند زیر نهادهای وابسته به نظام هستند كه برنامه ریزی و پیش بینی لازم در طول زمان را انجام نداده اند در نتیجه بسیاری از بنزین مصرفی در پشت ترافیك و به علت عدم کفایت مسئولین جمهوری اسلامی بیهوده می سوزد .

3 _ قاچاق بنزین : قاچاق بنزین نیز یكی دیگر از دلایل مصرف بالای بنزین در ایران و به طبع آن سهمیه بندی و گرانی آن است ، بسیاری از افراد فقیر در مناطق مرزی ایران كه هیچ منبع درآمد مناسبی ندارند به صورت محدود دست به قاچاق بنزین به كشورهایی چون عراق ، تركیه و . . . می زنند كه طبق گفته وزیر نفت این مقدار در مقابل قاچاق مافیای بنزین ( مافیای وابسته به نظام ) بسیار ناچیز است . گفتنی است وظیفه جلوگیری از قاچاق بنزین نه مردم بلکه به عهده دولت و نظام جمهوری اسلامی است .

4 _ خودرو های فرسوده : خودروهای فرسوده و از رده خارج " كه عمری بیش از سی سال دارند " بنزین بسیار زیادی مصرف می كنند در نتیجه مصرف بنزین در ایران را بسیار بالا برده و هزینه زیادی را بر روی دوش دولت می گذارند . وظیفه از رده خارج كردن خودروهای فرسوده نه به عهده مردم بلکه به عهده دولت است اما دولت در این زمینه بسیار ضعیف عمل كرده و تا كنون كمتر از 150 هزار خودرو را از رده خارج كرده است . این تعداد بسیار كمتر از تعداد برنامه ریزی شده است و علت آن ناكارآمدی و عدم تخصیص یارانه از طرف دولت به مالكان خودروهای فرسوده است .

5 _ گازسوز كردن خودروها : جمهوری اسلامی بر روی ذخایر بسیار عظیم گاز خوابیده است به صورتی كه بسیاری از این ذخایر گازی بی هیچ مصرفی در سر چاه های گاز می سوزد ، در ایران بیش از ده سال است كه قرار است خودروها بجای بنزین گاز بسوزانند ، اما این طرح به خاطر مافیاء " واردات بنزین " ( به گفته رئیس بخش فراورده های نفتی كه منظورش مهدی رفسنجانی بوده ) در طول این زمان هیچ پیشرفت مناسبی نداشته بطوری كه تاكنون تنها 280 جایگاه گاز در كشور ساخته شده است . " گاز در سر چاهها بیهوده می سوزد و خودروهای مختلف برای گاز سوز شدن می باید بیش از چند ماه به دلایل بسیار ابتدایی به انتظار بمانند . طبیعی است اگر دولت به موقع خودروها را گازسوز می كرد امروز دیگر این همه بنزین و این همه نیاز به خرید آن وجود نداشت . "

6 _ نساختن پالایشگاه : ایران سومین ذخایر نفتی جهان را داراست با این همه نفت خام را می فروشد و بنزین وارد می كند ، بودجه تخصیص یافته برای واردات بنزین حدود شش میلیارد دلار در سال است كه اگر ایران در سالهای گذشته در زمینه ساخت پالایشگاه اقدامات مناسب را بعمل می اورد دیگر امروز نیاز به خرید این حجم گسترده از بنزین را نداشتیم . شایان ذکر است دولت و شورای نگهبان ( بخوانید مافیای واردات بنزین ) در سالهای گذشته اگر چه خود تمایلی به ساخت پالایشگاه نداشتند اما اجازه ساخت آن را نیز به بخش خصوصی ندادند .

7 _ حمل و نقل عمومی نا مناسب : در ایران استفاده از وسائل نقلیه عمومی اعم از اتوبوس ، مترو ، تاكسی و . . . چنان طاغت فرساست كه آرزوی تمامی شهروندان داشتن خودرو شخصی برای فرار از این وسائل نقلیه است . اتوبوس ها ، مینی بوسها ، متروها ، تاكسی ها و . . . گاها چنان شلوغ هستند كه سفر با آنها خارج از توان بسیاری از شهروندان است . بی نظمی در ارائه خدمات و ناكافی بودن آن یا گران بودن آنها از جمله موارد دیگریست كه بسیاری از ایرانیها ترجیح می دهند بجای استفاده از وسائل عمومی از وسائل شخصی استفاده كنند كه نتیجه ان مصرف بیشتر بنزین است . با این حساب  باید پرسید چه كسی مسئول سازمان دهی وسائل نقلیه عمومی در ایران است ؟ مردم یا مسئولین جمهوری اسلامی ؟

در موارد ذكر شده بالا چنانچه می بینید مقصر مصرف بیش از حد بنزین نه مردم ایران بلكه مسئولین جمهوری اسلامی هستند با این حساب باید پرسید چرا باید هزینه ناكارآمدی و بی لیاقتی مسئولان جمهوری اسلامی را مردم پرداخت كنند ؟ آیا اگر دولت وظایف خود را به انجام می رسانید امروز چنین وضعیتی پیش می آمد ؟

مردم در 24 ساعت گذشته بیش از دهها جایگاه توزیع بنزین در سرتاسر ایران را به آتش كشیده اند و از این اقدام به شدت خشمگین هستند ؟ سهمیه بندی بنزین و گرانی آن می تواند منجر به بیكاری صدها هزار نفر از شهروندانی گردد كه با مسافر كشی و حمل و نقل امرار و معاش می كنند . افزایش قیمت بنزین همچنین می تواند منجر به افزایش هزینه كرایه و حمل و نقل و بصورت زنجیره وار به گرانی تمامی كالاها و خدمات گردد كه پیامد آن تورم بی سابقه ، " تضاد طبقاتی بیشتر " و فقر و فلج اقتصادی است كه اولین قربانیان آن اقشار ضعیف جامعه هستند .

كاوه شیرزاد



هیچ نظری موجود نیست: