۲/۰۲/۱۳۹۱

سرایت پوپولیسم احمدی نژاد به قالیباف ( ویدیو)

خلبانی را فرض کنید که در هنگام فرود هواپیما از کابین خارج شده و در قسمت مسافرین، مانند یک مهماندار مشغول دلداری دادن به مسافرین است. قالیباب که قرار است بحرانهای استان تهران را مدیریت کند. می خواهد وانمود کند که بخاطر احساس مسئولیت زیاد، خود آستین ها را بالا زده و مستقیما وارد عمل شده تا نه با مدیریت دهها هزار کارمند متخصص شهرداری، بلکه بصورت شخصی و با شدت عمل مشکلات را حل می کند. اما جرثتقیل واژگون می شود و همه نقشه ها نقش بر آب. این قسمتی از پوپولیسمی است که در جمهوری اسلامی رایج شده، احمدی نژاد نیز در سفرهای استانی گویا قرار است، خود شخصا نامه های درخواست وام همه کسانیکه نیازمند وام هستند را خوانده و به تک تک آنها جواب مثبت دهد. احمدی نژاد بجای اینکه این چند میلیون کارمند را مدیریت کند خود در نقش کارمندی رده پایین، ظاهر شده که نامه ها را یکی پس از دیگری می خواند و با آنها موافقت می کند تا کارها سریعتر پیش رود.

۱/۱۹/۱۳۹۱

این عکس و چرایی عدم موفقیت اعتراضات ما

اگه به این عکس خوب نگاه کنید به برخی از دلایل ناکامی های ایرانیان پی می برید! این عکس مربوط به گردهمایی بیش از 500 هزار زن پاکستانی در کراچی است که حدود دو ماه پیش با شعار “با قدرتمند شدن زنان، پاکستان قوی‌تر می شود" و با هدف بهبود حقوق زنان و تساوی جنسیتی در پاکستان برگزار شد. من برای یکی از شبکه های اجتماعی در این مورد دنبال خبر یا عکسی می گشتم که عظمت این کار زنان پاکستان رو نشون بده، برای اینکار به خبرگزاریهای بین المللی رجوع کردم، تیتر و موضوع خبر رو به بیش از ده زبان دنیا در گوگل به حالتهای مختلف ترجمه و سرچ کردم ولی جز چند فیلم بسیار بی کیفیت و چند عکس که بهترینش، عکس زیر بود نیافتم. واقعیت اینه که ما ایرانیها استعداد خاصی در به تصویر کشیدن رویدادهای اعتراضی داریم، وقتی ده نفر در یک جا جمع می شیم با انواع ژستها و فیگورهای مختلف جوری به تصویرش می کشیم که انگار این ده نفر با از خود گذشتگی و ایثار یک حماسه ملی خلق کردند. خلاصه اینکه یه رویداد کوچیک رو خوب به تصویر می کشیم و به زبان افکار عمومی ترجمه می کنیم و ازش نماد و سنبل می سازیم. این هنر خیلی خوبیه! ولی واقعیت اینکه عموما فعالیتهای مدنی ما عمیق و پر محتوی نیست و جنبه هیاهو و سرصداش بیشتر از اصالت و هویتش مدنطر است. مطمئنم اگر 500 هزار زن ایرانی که نه اگر ده هزار نفر از زنان ایران یه حرکتی مانند زنان پاکستان انجام می دادند، اینقدر آب و تابش می دادیم و فیلم و عکس ازش بیرون می دادیم که گویی جهان زنان، در آستانه تغییر و تحول بنیادین است. متاسفانه مثل همه کارامون جنبه هیاهو و حاشیه سازی، اصل ماجرا را به کلی تحت شعاع قرار میده! شاید این موضوع کمک کنه که بهفمیم چرا ما می تونیم الهام بخش بهار عربی بشیم ولی خودمون همچنان لنگ می زنیم!

۱/۱۷/۱۳۹۱

چند نکته بحث برانگیز و آموزنده از وضعیت جدید برمه و پیروزی سوچی در انتخابات

ول؛ اینکه تغییرات یا اصلاحاتی که در برمه صورت گرفت تحت تاثیر تحریم های بین المللی بود که رژیم کودتایی را وادار به عقب نشینی کرد. یعنی تحریم در این کشور موثر بود. هر چند در کره شمالی تحریم های گسترده تر هیچ گشایشی را در فضای سیاسی و بهبود زندگی مردم بوجود نیاورد و در عراق دوران صدام نیز، تحریم ها باعث هیچ عقب نشینی از طرف صدام نشد و تنها با حمله نظامی و تصرف عراق پایان یافت نتیجه اینکه تحریم ها به خودی خود نمی تونه همیشه خوب یا بد یا درست یا نادرست باشه! و بهتره از بحث های مطلق گرایانه در این مورد پرهیز کرد! دوم؛ کودتاگران برمه ای تنها در یک نمونه بیش از سه هزار نفر که بصورت مسالمت آمیز در سال 2007 تجمع کرده بودند را کشت البته این تنها یک نمونه از رفتارهای کودتاگران برمه ای است؛ با این حال 5 سال بعد با حفظ اقتدار، آزادیهای محدود و حدااقلی به مخالفین برای شرکت در انتخابات داده شد تا هم موجب بهبود چهره بین المللی برمه شده و هم تحریم های بین المللی علیه برمه برداشته شود، با تمام این حرفها سوچی در انتخابات شرکت کرد و پیروز شد، البته این به معنی پیروز شدن مخالفین نیست، حداکثر قدرت همچنان در دست کودتاگران است. نتیجه اینکه شاید اگر شرایط برمه برای ما ایرانیان بوجود می آمد و در پنج سال گذشته شاهد این نوع جنایتها بودیم، خانوم سوچی را به عنوان یک خائن قلمداد می کردیم که با رژیم معامله و همکاری کرده و در انتخابات شرکت کرده است. ولی در برمه و خیلی از کشورهای دنیا اینطور کارها خیانت به حساب نمی آید و واژه خیانت اینقدر به سادگی خرج نمی شود به نظر شما چه فرقی در نگاه بسیاری از ما ایرانیان به سیاست و دیگر کشورهای دنیا مانند برمه وجود دارد؟ سوم؛ در برمه آیین بودایی که بر محور مصالحه و مدارا است نقش تعیین کننده ای در نحوه رفتار مردم و سیاسیون بازی می کند ؟ آیا آیین مذهبی و آموزه های سنتی ما نیز چنین نقشی را در معادلات سیاسی و اجتماعی بازی می کنند؟ نگاه سیاسی جامعه ما شامل مذهبی و غیز مذهبی ها چقدر برگرفته از فرهنگ مذهبی و سنتی غالب ما ایرانیهاست؟ آنچه که من به عنوان یک ناظر در این موارد، مشترک می بینم نگاه مطلق گرایانه ای است که ما در رویارویی با موارد مختلف از آن استفاده می کنیم؟ نگاهی که همه مسائل را به سیاه و سفید و شر و خیر تقسیم می کند و کمتر نگاهی میانه رو به مسائل سیاسی و اجتماعی دارد. خواندن این گزارش- مقاله خالی از لطف نیست http://www.bbc.co.uk/persian/world/2012/04/120403_l32_suu_kyi_elections.shtml

۱/۱۶/۱۳۹۱

پیرامون کمپین دوستی با مردم اسرائیل

تجربه من از زندگی میان مردم و لایه های مختلف اجتماع اینه که خیلی از مردم علاقه ای به دشمنی با اسراییل ندارند و علیرغم این همه تبلیغات، این دشمنی ها براشون معنی نداره! منهی اینکه چه کسی یا چه گروهی سعی می کنه این تابوها رو بشکنه، بد نیست گروههای و شخصیتهای سیاسی کم کم از این رویه جمهوری اسلامی فاصله بگیرند! برخی تصور می کنند داشتن ارزشها و نکات مشترکی با جمهوری اسلامی اونها رو نزد مردم منصف تر نشون میده یا جمهوری اسلامی رو در برخورد با اونها منعطف تر می کنه! به نظرم بد نیست با کمی هزینه از این شعارها جمهوری اسلامی فاصله بگیریم و از آسمون و آرمان خواهی به زمین بیاییم و قابل فهم تر شیم! لینک این کمپین

ما مردم در رفتار با افغانی ها دستکمی از حکومت نداریم

رفتاری که مردم ایران با افغانها می کنند، متاسفانه بسیار بدتر از رفتار جمهوری اسلامی با افغانهاست یا دست کمی از اون نداره! اگر زورمون به جمهوری اسلامی نمی رسه بد نیست فعلا از خودمون شروع کنیم! برای شروع باید یکم از دوز 2500 سال فرهنگ و تمدن مون کم کنیم و یه نگاهی به وضعیت سیاسی و اجتماعی کنونی جامعه امون بندازیم . اینقدر هم از غرور ملی و حرفهای دهن پر کن برای باد کردن خودمون و دیگران استفاده نکنیم تا ببینیم کجاییم و چه باید کنیم!