۴/۰۴/۱۳۸۸

تاریخچه مبارزات مدنی در ایران / ایران پیشرو در خاورمیانه و آسیا


این مقاله در تاریخ سه شنبه ۳۰ آبان ۱۳۸۵ نوشته شده است

در ایران سابقه استفاده از اعتصابات ، راهپیمائیها و تجمعات اعتراضی به عنوان یك ابزار مدنی و دموكراتیك برای احقاق حقوق مردم ، بر خلاف تصورات موجود دارای سابقه ای بس كهن و تاریخی است ، به جرات می توان گفت ایرانیان با پیشینه صد ساله استفاده از این ابزارهای مدنی و با بیش از چهل سال تجربه بیشتر از كشورهای منطقه ، پیشتاز استفاده از اعتصابها ، راهپیماییها و تجمعات اعتراضی بوده و در حالی كه گردش قدرت در كشورهای منطقه تنها به روش قبیله ای یا ملائك و طوایفی ( ورثه ای ، كشتن پادشاه یا مرگ پادشاه ، قیام قبیله ای علیه قبیله ای دیگر ، جنگ ، حمله خارجی ، دخالت های درباری و . . . ) صورت می گرفت ، مردم ایران به خوبی به قدرت خارق العاده حضور تودهای مردمی در اعتصابها ، راهپیماییها و تجمعات اعتراضی یا به عبارتی دیگر با روشهای مدنی برای احقاق حقوق خود  آشنا بوده و به كرات از آن استفاده می كردند . 

اولین سابقه برگزاری اعتصابها ، راهپیمایها و تجمعات اعتراضی یا مبارزات مدنی ( مبارزات دسته جمعی غیر خشونت آمیز ) در ایران  به دی ماه سال 1284 خورشیدی بر می گردد كه در آن مردم تهران در مخالفت با سیاستهای عین الدوله و در اعتراض به ضرب و شتم « شلاق زدن » دو تاجر معتمد و محترم بازار تهران ، ابتدا دست به اولین اعتصابات عمومی زدند و سپس با برگزاری تجمعات اعتراضی ، اولین راهپیمایی مسالمت آمیز تاریخ ایران و منطقه را برگزار كردند ، در واقع زمانی كه عین الدوله پس از تاثیرات جنگ جهانی اول بر قیمت قند ، تعدادی از محترمین و معتمدین بازار تهران « كه با نیروهای ترقی خواه ارتباط داشتند » را به هدف زهره چشم گرفتن از نیروهای ترقی خواه و به بهانه واهی گرانفروشی و احتكار‌ در میدان شهر شلاق زد . نیروهای ترقی خواه به همراه بازاریان و نیروهای مذهبی دست به اولین اعتصابات عمومی تاریخ ایران زدند و مغازها و حجره های خود را تعطیل كردند ، سپس مردم شب هنگام ، در مساجد شهر دست به تجمعات اعتراضی  گسترده زده و بعد از آن با صلاح و مشورت یکدیگر ، صبح هنگام اولین راهپیمایی مسالمت آمیز تاریخ ایران را  به سمت قم آغاز كردند ، متعاقب این اقدام چیزی نگذشت كه رفته رفته موج حمایتهای مردمی از اقصی نقاط ایران متوجه این راهپیمایی ها شد و روز به روز بر تعداد مهاجرین ( راهپیمایی کنندگان ) افزوده شد .

بالاخره مهاجرین یا متحصنین پس از گذشت یك ماه نه تنها توانستند عین الدوله و مظفرالدین شاه را از تكرار چنین حوادثی باز دارند بلكه توانستند امتیازات مترقی خواهانه ای نظیر تاسیس اولین عدالتخانه ( حكم به قانون و تساوی همگان در برابر قانون ) را در اقصی نقاط ایران به عین الدوله و مظفرالدین شاه تحمیل كنند و به این ترتیب خاطره ای خوش " از چنین مبارزه ای " را در اذهان مردم ایران به یادگار بگذارند ، شایان ذکر است در آن زمان تاسیس عدالتخانه در اقصی نقاط ایران در نوع خود بی نظیر و برای اولین بار در منطقه بوقوع می پیوست »

اما دومین تجربه مردم ایران در بكارگیری اعتصابها ، راهپیماییها و تجمعات اعتراضی به عنوان یك ابزار مدنی و مسالمت آمیز ، به اوایل تابستان 1285 ، هیجده ماه  بعد از اولین تجربه مردم ایران در حالی به وقوع می پیوست كه در ایام محرم یكی از واعظین مساجد توسط نیروهای حكومتی دستگیر شد ، این دستگیری باعث درگیری میان نیروهای نظامی و مردم شد و متعاقب آن یك نفر از مردم عادی كشته شد ، بعد از این حادثه مردم جنازه  فرد کشته شده را به مسجد شهر بردند و تا صبح هنگام بیش از 1000 نفر در مسجد تهران به عنوان اعتراض تجمع كردند و صبح هنگام جنازه را در شهر چرخاندند ، این تشیع جنازه باعث درگیری قوای نظامی با مردم شد و بیش از 50 نفر در این تشیع جنازه كشته شدند كه متعاقب آن ، روحانیون و مردم در دومین راهپیمایی مسالمت آمیز تاریخ ایران ، مجددا به سمت قم راهپیمایی كردند ، منتهی این بار در همان ابتدای راهپیمایی عین الدوله كه از تكرار حوادث 18 ماه پیش بشدت می هراسید از خروج سایر مردم و پیوستن آنها به سایر مهاجرین جلوگیری كرد ، لذا سایر مردم كه تعداد آنها به بیش از 1400 نفر می رسید به ناچار تا مدت یك هفته به سفارت انگلیس پناهنده شدند « تا از گزند خشم عین الدوله در امان بمانند » .

حضور یك هفته ای مردم در سفارت انگلیس تبدیل به یك كلاس درس دمكراسی خواهی و ترقی خواهی شد و در نتیجه سخنرانی ها و جلسات پی در پی نیروهای ترقی خواه در این یك هفته ، رشد سیاسی مردم افزایش و نهایتا شروط آنها برای خروج از سفارت انگلیس به خواسته های ترقی خواهانه ای چون افتتاح دارالشوری « مجلس » ، عزل عین الدوله ، عودت تبعید شدگان و قصاص قاتلین ارتقا یافت ، بهرحال پس از گذشت یك هفته مظفرالدین شاه و عین الدوله كه خود را در مقابل حمایتهای روز افزون مردم شهرهای دیگر تنها می دیدند مجبور شدند بی قید و شرط به تمام خواسته های  متحصنین و مهاجرین تن دهند و به این ترتیب همكاری مابین تجار ، بازاریها ، مردم و روحانیون در استفاده از این ابزارهای مدنی و دموكراتیك یك تجربه شیرین دیگر را در اذهان مردم ایران و مردم كشورهای منطقه به یادگار گذاشت و برای اولین بار در سطح ایران و منطقه  ، مجلس یا دارالشوری در ایران تاسیس شد و عین الدوله بزرگترین مخالف نیروهای ترقی خواه عزل شد . « در روسیه بعد از پنج سال در نتیجه شكست روسیه از ژاپن و در نتیجه استدلال مردم كه ژاپن به خاطر داشتن مجلس در جنگ پیروز شده است ، مجلس دوما و سپس مجلس عیان تشكیل شد ، همچنین در آسیا فقط امپراتوری ژاپن در نتیجه خواست امپراتور و نه مردم دارای مجلس شوری بود »

هر چند گاندی به عنوان شاخص ترین رهبر جهان توانست با به نمایش گذاشتن قدرت راهپیماییها ، تجمعات اعتراضی و در نهایت نافرمانیهای مدنی به عنوان اولین و شاخص ترین خالق نافرمانیهای مدنی در جهان شناخته شود اما چنانچه می بیند ایرانیان پنجاه سال قبل از گاندی و هفتاد سال قبل از نلسون ماندلا با این ابزارهای مدنی و مسالمت آمیز آشنا بودند و به كرار از آن استفاده می كردند و این در حالی بود كه در ایران بر خلاف كشورهایی چون هند و آفریقای جنوبی هیچ دشمن خارجی و محركی به عنوان استعمار « و به عنوان یك آلترناتیو قوی » وجود نداشت كه توده های مردمی را تشویق به چنین حركت هایی كند ، بنابراین در ایران نه مخالفت با استعمار بلكه مطالبات ترقی خواهانه آلترناتیو چنین حركتهایی بود كه این نیز خود بر ارزش این پیشتازی ایرانیان در استفاده از مبارزات مدنی افزون می كند با این حال سوال اینست كه چرا پس از صد سال از این تجربه در چنین جایگاهی قرار داریم ؟ 
  
به امید ایرانی آزاد و مدرن 
كاوه شیرزاد

هیچ نظری موجود نیست: