۳/۲۵/۱۳۹۰

درباره سکولاریسم و فاجعه انسانی در لیبی، ( تجاوز جنسی به صدها زن جلوی چشم خانواده‌هایشان)


گزارش تکان دهند آسوشیتدپرس از وقوع یک فاجعه انسانی در لیبی، حکایت از تجاوز جنسی به صدها زن در نزد خانوادهایشان دارد. از ده هزار زن مورد پرسش قرار گرفته 259 زن، توسط نیروهای شبه نظامی وفادار به معمر قذافی مورد تجاوزات جنسی خشونت بار قرار گرفته اند.


 تجاوز به عنف در طول قرن ها به عنوان یک سلاح مبتذل و معمول در جنگ به کار می رود. 


در قسمتی از این گزارش زنی که مورد تجاوز قرار گرفته چنین می گوید: ابتدا آنها دست و پای شوهرم را با طناب بستند و سپس در مقابل چشمان شوهر و برادر شوهرم به من تجاوز کردند و بعد شوهرم را کشتند.

یکی دیگر از زنان اهل مصراته چنین گفته است: شبه نظامیان در مقابل چهار فرزندم به من تجاوز کردند و سپس خانه مان را به آتش کشیدند. من به همراه فرزندانم تلاش کردیم از طریق یکی از بنادر به کشور دیگری فرار کنیم اما با شروع درگیری و بمباران، فرزندانم را در میان آتش، دود و خمپاره گم کردم.
روانپزشک معالج در مورد آنان می گوید: برخی از این زنان به جنون حاد یا همان «توهم» مبتلا شده اند، تعدادی نیز از افسردگی شدید رنج می برند؛ برخی دیگردر فکر اقدام به خودکشی هستند. حتی تعدادی از آنها مرگ خود را از خانواده هایشان خواستار شده اند. چرا که نمی خواهند خانوادهایشان متحمل این ننگ شرم آور باشند.


همچنین چند تن از آنان از سوی شوهرانشان رها شده اند و ترس از درمان، عواقب ناخوشایندی همچون طرد شدگی از سوی جامعه را برای آنان در پی خواهد داشت و در موارد بسیاری ترس از مجازات از سوی خانواده، آنان را به پنهان کاری وادار کرده است. آنها می ترسند مبادا در بیابان رها شوند و با مرگی دردناک مواجه گردند.



از نقش کثیف طرفداران حکومت قذافی در تجاوز به عنف خشونت بار به مادران، دختران و خواهران، نزد اعضای خانواده خود که بگذریم نحوه برخورد خانواده های سنتی با مادران و خواهرانی که تحت اجبار و بدون کوچکترین اراده ای مورد تجاوز قرار گرفته اند، غیر قابل درک است!!! 


چرا خانواده های بانوانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند، به جای یاری رسانی به آنان، آنها را در بیابانها رها می کنند تا از گرسنگی بمیرند تا به اصطلاح لکه ننگ از خانواده هایشان پاک شود؟

چرا زنانی که نیاز به معالجه و یاری خانواده خود دارند باید از ترس رها شدن توسط خانواده هایشان این موارد را مخفی کنند؟

سوالی که از این گزارش برای من جالب است این است که چرا مردم لیبی که دهها سال در یک حکومت دیکتاتوری چپ مارکسیستی و به نوعی سکولار، زندگی کرده اند از چنین تعصبات کوری برای برخورد با این مسائل جنسی برخوردارند؟ نقش یک حکومت غیر مذهبی برای پشت سر گذاشتن چنین تعصباتی چقدر است؟ 

اگرچه جامعه ایرانی خصوصا اقشار پایین دست اجتماع، شامل بسیار از افرادی که در روستاها و مناطق حاشیه ای زندگی می کنند از این حد خشونت برای برخورد با کسانیکه مورد تجاوز قرار گرفته یا به با میل خود اقدام به برقراری ارتباط جنسی با دیگران کرده اند، برخوردار نیستند اما همیشه باید به این موضوع توجه کرد که، چگونه می توان ریشه های تعصبات مذهبی، عرفی و سنتی در ایران را خشکاند؟

آیا تعصباتی این چنینی صرفا ریشه های مذهبی دارد؟
آیا وجود یک حکومت سکولار به تنهایی برای مقابله با چنین تعصباتی کافی است؟

جالب است بدانید بسیاری از ایرانیان سکولار و مارکسیستی که خود دایه مبارزه با تعصبات خشک مذهبی را دارند علیرغم سالها زندگی در کشورهای غربی و آمریکایی همچنان از چنین تعصباتی با درجات قابل توجه برخورداند!

کاوه شیرزاد
31/5/2011

هیچ نظری موجود نیست: