۵/۲۹/۱۳۹۲

مطلبی از زنده یاد رشید اسماعیلی در تجلیل از کسانیکه نقشی در پیروزی روحانی داشته اند


این چند سطر با سپاس و فروتنی تقدیم به مردم ایران، دوستان و استادانم ____________

از ناپلئون بناپارت نقل است که «شکست یتیم است و پیروزی هزار پدر دارد». خب البته طبیعی است، گله ای هم نیست و نباید داشت از اینکه مثلا دوست عزیز و محترمی که در روز رد صلاحیت هاشمی در صفحه ی فیسبوکش خواهان «انصراف عارف و روحانی» از ادامه ی حضور در انتخابات شد و بارها شرکت در انتخابات با هر گزینه ای جز خاتمی و بعد هم تا حدودی هاشمی را رد می کرد و «موجب شکست مفتضحانه» می دانست سپاس نامه ای بنویسد- آن هم از موضع امام خمینی!- و این پیروزی را تنها و تنها به تحلیل های خودش منتسب کند (تلاش های اصلاح طلبان غیر همسو با ایشان هم هیچ) و در سپاس نامه اش حتی از مردمی که نقش اصلی را در این پیروزی داشتند تشکر هم نکند! گویی که مردم گوسفندانی بوده اند که «ما روشنفکران» آنان را چوپانی کرده و به «ارض موعود» رهنمون شده ایم. [این را هم بگویم که من شخصا منکر نقش آن دوست گرامی و همفکرانش در این پیروزی نیستم و فقط آنها را دعوت به انصاف و واقع بینی در خصوص خود و دیگران می کنم].

من البته ظرف چند روز آینده تحلیل خودم از این واقعه ی مهم را خواهم نگاشت چرا که فکر می کنم برای تحلیل این واقعه باید کمی بیشتر تامل کرد و ریز آمار صندوقها را نیز مورد توجه قرار داد با این حال حتما خواهم کوشید نقاط ضعف و قوت تحلیل های ارائه شده در این چند ماهه را از دیدگاه خودم در ترازو نهم تا همه از جمله خودم درس های لازم را از این پیروزی بگیریم چنانکه من درس گیری بخشی از اصلاح طلبان از شکست های پیشین را از جمله دلایل این پیروزی می دانم.

به هر حال من در اینجا بر خودم فرض می دانم به عنوان یک فعال سیاسی اصلاح طلب در درجه ی اول از مردمی که با همه ی آسیب ها و نامرادی های این سالها نا امید نشدند و تسلیم بدبینی و انفعال برخی فعالین سیاسی نگشتند تشکر کنم و این پیروزی را بیش از هر چیز و هرکس مدیون آنان بدانم و بعد البته از دوستان عزیز و شریفی که بی مهری ها را به جان خریدند در فضای سرد آغازین روزهای انتخابات ستادهای عارف و روحانی را فعال کردند.

به خصوص مایلم از دوستان فداکار و زحمت کشم در ستاد دکتر روحانی در استان اصفهان تشکر کنم و بیش از همه از «مهدی مقدری»، «علیرضا روحانی»، «علی معینی»، «علی ناظم زاده»، «امیر حسین چیت ساز زاده»، «سید سعید صفوی»، «نیما پیراسته»، «امیر تاکی»، «امین شایگان نیا»، «احمد صرامی»، «محبوبه فیاض»، «روح الله منصوری» و دوستان زحمت کشی که این انتخابات برای من فرصت آشنایی بیشتر با آنها را فراهم کرد دوستانی مانند «حسین معلم»، «عباس پشمی»، «وحید شریفی». از دوستانی مانند «هادی یزدانی»، «مسعود برجیان»، «سید عارف صفوی» و «سهیل جان نثاری» که با همه ی ملاحظات خاص خودشان در این مسیر کوشیدند و گزینه ی نامزد حداقلی و گفتمان اصلاح طلبی واقع بینانه را تقویت کردند و من شخصا بسیار از نظریات انتقادیشان بهره مند شدم. از دهها فعال اصلاح طلب دیگر در سطح استان که از اینکه نامشان را اینجا نمی برم شرمنده و عذرخواهم.

در میان تحلیلگران و سیاستمداران برجسته ی اصلاح طلب و میانه رو غیر از «هاشمی» و «خاتمی» و شخص «دکتر حسن روحانی» که در آینده از نقش بی بدیل و بسیار مهم آنها خواهم نوشت لازم است از «عباس عبدی» که طی یک سال و اندی اخیر واقع بینانه ترین تحلیل ها را داشت و تحلیل هایش فضای ذهنی بسیاری از اصلاح طلبان را برای مشارکت فعال در این انتخابات آماده کرد تشکر کنم، ( عبدی از همان ابتدا به امکان موفقیت اصلاح طلبان در این انتخابات با یک گزینه ی واقع بینانه اعتقاد داشت، در گفتگویی که چهارشنبه عصر با او داشتم او پیروزی حسن روحانی در دور اول را قطعی دانست و اتفاقا هیچ نگرانی هم از بابت سلامت انتخابات نداشت[پیش بینی قاطعی که آن روز موجب شگفتی من شد]، عبدی را باید استاد تحلیل ها و پیش بینی های واقع بینانه دانست.) همچنین از تحلیگران و نظریه پردازانی مانند «مسعود بهنود»، «علی اصغر رمضانپور»، «علیرضا نامور حقیقی»، «علیرضا علوی تبار» و از تحلیگران و نویسندگان مسئولیت شناسی مانند «کاوه شیرزاد» و «مجتبی نجفی» و فعالینی مانند «متین مسکین»، «ادریس صالحی» و «عبدالسلام سلیمی». همچنین از سیاستمدارانی مانند «محمد علی نجفی»، «اسحاق جهانگیری»، «غلامحسین کرباسچی» و حلقه ی اطرافیان دکتر روحانی در «حزب اعتدال و توسعه» (به خصوص دکتر نوبخت) که هر کدام نقش خاص و ویژه ای در این پیروزی داشتند که شاید به چشم بسیاری نیامد ولی بر آگاهان امور پوشیده نماند.

البته تشکر از دکتر محمد رضا عارف و فعالین ستادهایش هم که سر جای خودش. از سیاستمدار اصلاح طلب و برجسته ای مانند «عبدالله نوری» که از فروردین سال گذشته علم واقع بینی را بر افراشت و با طرح صریح دیدگاههایش در این زمینه نقش موثری در گفتمان سازی داشت. از روزنامه نگارانی مانند «سعید لیلاز» و «ثمینا رستگاری» و دهها چون آنها. از فعالینی مانند «تیرداد بنکدار» و «محمد رضایی» که شاید به لحاظ تبار تاریخی و عاطفی احساس تعلق چندانی به جناح اصلاح طلب ندارند ولی به خاطر ایران و منافع درازمدت ملت ایران در این انتخابات خالصانه و بی هیچ چشمداشت به سود اصلاح طلبان فعالیت کردند.(دوستانی از این دست کم نبودند). و نهایتا از زندانیان سیاسی اصلاح طلب و تحولخواه و خانواده های آنها و خانواده های قربانیان وقایع پس از انتخابات که نشان دادند هیچ چیز برایشان مهمتر از پایندگی ایران و ایرانی نیست.

پی نوشت ضروری: بسیاری از نامهای دیگر اینجا می توانست و می بایست می آمد که جا ماند. به خصوص از دوستان اصفهان اگر نام کسی جا ماند همین جا عذرخواهی می کنم. شما می توانید در کامنتها مرا در تکمیل این نام ها یاری رسانید.
 — with Aliasghar Ramezanpoor and 19 others.

17 ژوئن 2013

هیچ نظری موجود نیست: