۵/۲۷/۱۳۹۲

تشکر از دوستان بخاطر همدردی به خاطر مطلبی از مادرم


جا داره از تمام دوستانی که همدردی و همدلی خودشون رو در مورد مطلبی از زندگی مادرم در پست قبلی ابراز کردند، صمیمانه تشکر کنم. بی شک توجه و احساسات خالصانه شما دوستان و ارج گذاشتن به زندگی مادرم تسلای خاطری است بر دلهای ما و سایر اعضای خانواده.

راستش بازگو کردن این خاطرات تلخ یا مرور دوباره آنها همیشه برایم سخت، دشوار و بشدت منقلب کننده بوده، البته وقتی خودت تصمیم می گیری این کار رو کنی این سوال برایت پیش می آید که آیا حق داری با انتشار عمومی چنین مطالبی اعضای خانواده ات را در برابر مرور دوباره سخت این خاطرات قرار بدهی یا نه؟ آیا آنها در وضعیت روحی و روانی مناسبی بسر می برند که بتوانند رنج مرور دوباره خاطره هایی تلخ و دردناک رو تحمل کنند؟ شاید از این جهت باشه که نه تنها من، بلکه بسیاری از کسانیکه چنین زندگی های دردناکی را پشت سر گذاشته اند، ترجیج می دهند آنها را فعلا در سینه های خود حبس کنند تا شاید روزی جرات، توان و موقعیت مناسب برای بیان و حتی حق خواهی آنرا داشته باشند؟ تراژدی تلخ و دردناک از آنجایی آغاز می شود که بسیاری از خانواده هایی که چنین رنجهایی را در سینه شان حمل می کنند شاید هیچگاه آمادگی بیان و مرور دوباره این خاطرات را حتی به بهای دادخواهی و حق طلبی عزیزانشان پیدا نکنند.

موضوعی که من رو در نهایت سوق داد به اینکه در این مورد فعلا بصورت محدود بنویسم و بهای مرور مجدد و زجرآور این خاطرات را برای خود و اعضای خانواده ام بجان بخرم، حقی است که مادرم دارد تا انسانهای بیشتری از زندگی دردناک و غم انگیز وی مطلع شوند تا اگر فعلا دادخواهی عادلانه از کسانیکه ظالمانه حقوق مادر و خانواده ام را پایمال کرده و آنها را از ادامه زندگی محروم کردند، امکان پذیر نیست، لااقل فعلا در برابر افکار عمومی به محاکمه کشیده شوند تا روزی دادگاهی واقعی و عادلانه برگزار شود. این حق مادرم است که حالا که دستش از دنیا کوتاه شده بر من سپرده شده تا لااقل روایتگر و پیگیر مصیبت های او باشم.

طی روزهای گذشته دوستانی با پیام خصوصی از سرنوشت هایی مشابه که برای آنان رقم خورده، خبر دادند. روایت هایی که فعلا در سینه هایشان حبس کرده اند تا شاید روزی شرایط مناسب برای بیان آنها را پیدا کنند. به این دوستان توصیه می کنم در اولین فرصت ممکن خصوصا بخاطر حقی که از طرف عزیزان از دست رفته شان برگردن آنهاست، شرح رفته بر آنانرا بازگو کنند و فعلا به قضاوت عمومی بگذارند تا شاید روزی شرایط دادخواهی آنها در دادگاههایی عادلانه فراهم شود.


May 3 2013

هیچ نظری موجود نیست: